ایران هنوز درگیر مسائل و درگیریهای داخلیِ بعد از انقلاب اسلامی بود که در 31 شهریور 59 حملۀ سراسری صدام به ایران آغاز شد. صدام میخواست استان خوزستان ایران را به عراق الحاق کند و باید شهرهای اصلی استان یعنی آبادان، خرمشهر و اهواز را تصرف میکرد. بعد از گذشت 5 روز به دروازۀ خرمشهر رسیده بود، شهری بزرگ، پرجمعیت و نفتخیز. با وجود آنکه مقاومت خانهبهخانۀ مردم 34 روز عراقیها را از ورود به شهر بازداشت اما در نهایت خرمشهر تسخیر شد.ایران هنوز درگیر مسائل و درگیریهای داخلیِ بعد از انقلاب اسلامی بود که در 31 شهریور 59 حملۀ سراسری صدام به ایران آغاز شد. صدام میخواست استان خوزستان ایران را به عراق الحاق کند و باید شهرهای اصلی استان یعنی آبادان، خرمشهر و اهواز را تصرف میکرد. بعد از گذشت 5 روز به دروازۀ خرمشهر رسیده بود، شهری بزرگ، پرجمعیت و نفتخیز. با وجود آنکه مقاومت خانهبهخانۀ مردم 34 روز عراقیها را از ورود به شهر بازداشت اما در نهایت خرمشهر تسخیر شد.ازآنطرف عملیاتهای ایران در ابتدای جنگ هیچیک موفقیتآمیز نبود اما با تحول در شیوۀ مدیریت جنگ، کمتر از دو سال بعد روند پیروزیهای ایران آغاز شد تا سرانجام به عملیات بیتالمقدس رسید. عملیات بیتالمقدس یکی از بزرگترین و درعینحال پیچیدهترین عملیاتهای جنگی در قرن بیستم است که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، آن هم در شرایطی که عراق سختترین استحکامات دفاعی را در خرمشهر ایجاد کرده بود. آزادی خرمشهر نقطۀ تحولی در جنگ بود که کارشناسان و تحلیل گران نظامی دنیا را متعجب کرد. هنوز هم ایرانیان سالگرد این پیروزی را بهصورت گسترده جشن میگیرند. این عملیات با همکاری ارتش و سپاه ایران صورت گرفت و فرماندهی نیروهای ارتش را امیر صیاد شیرازی برعهده داشت.در کتاب «City of blood» شهید صیاد چگونگی این عملیات را از بالاترین سطح فرماندهی نیروهای ارتش ایران روایت میکند. او استراتژیها، تاکتیکها و ترفندهای مختلف سپاه و ارتش را برای دورزدن، محاصرهکردن و حملهکردن به نیروهای عراقی شرح میدهد و از همه عجیبتر شرایطی را توصیف میکند که نیروهای ایرانی از پیشروی بازمانده بودند و همگی توانشان را از دست داده بودند. در این شرایط با ابتکار یکی از فرماندهان با نیرویی اندک به شهر وارد میشوند. واماندگی عراقیها سبب شد که با دیدن نیروهای ایرانی تسلیم شوند که منجر به اسارت 14500 نفر از نیروهای عراقی در این شهر گردید. ایرانیها حتی برای جابهجایی این تعداد اسیر آمادگی نداشتند. این شد که عراقیها را به صف کردند و پیاده آنها را به سمت شهر اهواز که 165کیلومتر با خرمشهر فاصله دارد بردند جالب آنکه خروج ستون بسیار طولانی اسرا از شهر بیش از 8 ساعت طول کشید. این کتاب بر پایۀ مصاحبهای است که بعد از اتمام جنگ و چند سال پیش از سپهبد سردار شیرازی به دست منافقین انجام شده است.