دراینبین چالشهای مهمی رخ نمایاند. از جمله هدف و کارکرد ترجمه، انتخاب مترجم و فن ترجمه، گفتمان و مفاهیم اختصاصی، انتخاب و آمادهسازی اثر برای ترجمه، ترجمه در مقابل تألیف، انتخاب اثر و مخاطب هدفگذاری شده و چند چالش دیگر
یکی از این چالشها موضوع نارسایی ترجمه در مفاهیم اصیل گفتمانی است. در این یادداشت ابتدا جوانب این چالش تشریح میشود و سپس ایده ما در مقابل این چالش مطرح میگردد.
گفته میشود در ترجمه آنگاه که با عباراتی مواجه شدید که در زبان مقصد معادل مناسبی برای آن نیافتید، به مرز اندیشه خاص در متن مبدأ رسیدهاید. در اشعار بزرگانی مانند حافظ و مولوی و در ترجمه قرآن - کلامالله مجید، این پدیده به کثرت دیده میشود. مفاهیم اختصاصی متعلق به آن گفتمان که برآمده از هستیشناسی و نظام ارزشی متمایز و خاصی است، موجب میشود که سبد واژگان، اصطلاحات و مفاهیم زبان مقصد، انتخاب مناسبی برای معادلسازی مفاهیم زبان مبدأ را دارا نباشد. زمانی که با مفاهیمی که جنبههای معنوی و روحانی دارند مواجه شویم یا ارزشهای خاص آن نظام هستیشناسی را ترجمه میکنیم، این چالش بروز میکند.
در حوزه ادبیات دفاع مقدس زمانی که صحبت از توسل به اهلبیت و یافتن معبری در میدان مین است، نمیتوانیم به معادلی رسا و گویا دستیابیم. مصادیق این چالش میتواند درون دینی و برون دینی باشد. مصادیق درون دینی شامل باورها، آیین و مناسک اختصاصی و متمایز از سایر فرقههای اسلامی است. آنگاه که به روضه سیدالشهدا میپردازیم یا از حضرت حجت یاری میطلبیم و یا چلهای از اعمال مانند نماز شب یا دعای عهد را مطرح میکنیم علاوه بر اینکه با یک عمل بیبدیل مواجه میشویم در عقبه آن اندیشهای مستتر داریم.
این چالش در سطح برون دینی زمانی آشکار میشود که به هستیشناسی و ارزشهای خاص میپردازیم. چه آنگاه که متکی بر ایمان به رستاخیز به حشر و حساب توجه میدهیم یا یاد میکنیم از محشر و حضور شهدا و سید شهدا. یا آن زمان که به علم و امتحان الهی میپردازیم و رخ دادهای میدان جنگ و آسیبها و جراحتهای آن را ذیل علم الهی و اراده و ابتلای الهی معرفی مکنیم و شهادت را احدی الحسنیین مینامیم و از شیرینی شهادت صحبت میکنیم.
این مفاهیم، باورها، مناسک و رفتارها در عرصه ترجمه هیچ معادلی ندارند و مترجم در انتقال آنها به مخاطب زمینگیر میشود. در بیشتر موارد مترجمین با اصالت دادن به مخاطب، مفاهیم چالشزا در زبان مبدأ را تقلیل میدهد یا حذف میکند. در اینجا سؤال مهمی پیش روی متولیان ترجمه قرار میگیرد. چرا به ترجمه ادبیات دفاع مقدس پرداختهاید؟ آیا غرض، انتقال همین مفاهیم بوده است یا یک داستان جنگی جذاب با ویژگیهای ممتاز ادبی را بهدور از هرگونه ایدئولوژی و هستیشناسی متمایز ترجمه میکنید؟
متولیان ترجمه که غالبا بی گدار به آب می زنند و صرفا میخواهند از غافله ترجمه ادبیات دفاع مقدس عقب نمانند، چشم خود را بر روی این چالش می بندند و به تولید یک اثر ترجمه ای و تحقق کمیت رضایت میدهند.
راهحل مواجهه با این چالش نیاز به بررسیهایی دقیقتر دارد. بااینحال میتوان گفت چند نوع اقدام میتوان در مواجه با این چالش انجام داد که تیم ترجمه میبایست برای هر مورد راه متناسب را شناسایی و اعمال کند.
در وهله اول باید توافقی بنیادین در تیم ترجمه و کارفرمای ترجمه در مورد هدف از ترجمه به وجود آید. این هدف، موضع تیم ترجمه در مواجهه با چالشها را مشخص میکند. توصیه میکنیم اعمال و مناسک و باورها بهصورت نویسهگردانی نوشته شود و از ترجمه اجتناب شود. در متن مداخله انجام شود و با افزودن عبارتهایی همخوان با بافت متن، بهصورت ضمنی به توصیف آن عبارت اقدام شود. این توصیه با اصول فن ترجمه مغایر است اما راه آزموده شده در انتقال مفاهیم بین گفتمانی است. میتوان در پایان اثر، بخشی اضافه نمود که مانند یک فرهنگنامه به بسط مفهوم عبارات و اصطلاحات موردنظر بپردازد.
در پایان توجه داده میشود که ترجمه اثار دفاع مقدس که مفاهیم اصیل و گفتمانی از آن کاسته شده باشد، در واقع ارزش حقیقی خود و استحقاق برای ترجمه را از دست داده است و این اقدام رایج یک تهدید مهم در ترجمه ادبیات دفاع مقدس به حساب می آید چرا که تعداد آثار ترجمه روح زدایی شده را افزایش میدهد و کارآمدی متون دارای روح را می کاهد.
محمد حمزه
مدیر پروژه ترجمه معکوس ادبیات دفاع مقدس