مردم ایران بارها در تصویر تشییع جنازۀ شهدا زنی جوان را دیده بودند که پیشاپیش همه قدم میزد و شعار میداد. اما یک بار برخلاف همیشه لباسی سفید همچون عروسان بر تن کرده بود. بعدا مردم فهمیدند که این بار، شهید همسر آن زن بوده و آن زن فهیمه باباییانپور نام دارد، دبیر دبیرستانهای تهران. نامههای فهیمه، کتابی است که از نامههای او به همسرش در زمان جنگ ایران و عراق گردآوری شده است. فهیمه تصور سنتی و کلیشهای از زن سنتیِ مسلمان، زنِ احساساتی و خانهنشین و وابسته را میشکند. او همسرش را به حضور در جبهههای جنگ فرامیخواند، در نامههایش اعمال دینی را به او یادآوری میکند، گویی که معلمی است برای همسرش، و خود نیز در مدارس و مساجد تهران حضوری فعال دارد، درس میخواند، تدریس میکند، سخنرانی میکند و به پشتیبانیِ جنگ کمک میکند. این کتاب در ایران یکی از پرفروشترین کتابهای حوزۀ جنگ تحمیلی بوده و هست و برای سالهای بسیاری فهیمه معرف زن انقلابی در جمهوری اسلامی شناخته میشده است. کتاب سه بخش دارد؛ نه نامۀ فهیمه به غلامرضا، همسرِ رزمندهاش؛ هشت نامۀ غلامرضا به فهیمه که حاوی اطلاعاتی از جبهههای جنگ و همچنین احساسات او نسبت به فهیمه است؛ و اما بخش سوم، که مربوط به زمانی است که فهیمه چندسال پس از شهادت غلامرضا به همسریِ برادرِ کوچکِ او، علیرضا که یک روحانیِ شیعه است درمیآید و او را هم تشویق میکند که به جبهههای جنگ برود؛ بخش سوم 18 نامه از فهیمه به علیرضا را دربردارد